نویسنده:مرحوم علامه محمد تقی جعفری
در تعریف دین مانند سایر حقایق مربوط به ارزشهای "حیات معقول"انسانی ،اختلاف نظرهایی وجود دارد که معمولا ناشی از شرایط ذهنی واطلاعاتی است که تعریف کنندگان درباره دین و مختصات آن دارند.بحث وتحقیق در آن اختلاف نظرها و علل ونتایج آنها در این مقاله ضرورتی ندارد،لذا می پردازیم به بیان جامع مشترکی که در تعریف های صاحب نظران درباره دین وجود دارد:دین عبارت است از اعتقاد به وجود خداوند آگاه وعالم وقادر وغنی وعادل مطلق و جامع همه صفات کمالیه که جهان هستی را بر مبنای حکمت و عدل آفریده و انسان را در میدان مسابقه برای وصول به کمالبه حرکت در آورده.مبدا ومقصد این حرکت همانگونه که فطرت سلیم انسانها دریافته است در آیه ای از قرآن مجید چنین آمده است :انا لله وانا الیه راجعون (ما از آن خداییم و ما بسوی او باز میگردیم).راهنمایان وتنظیم کنندگان این حرکت عقل ووجدان انسانی وپیامبران الهی هستند که خداوند اینان را در میان مردم مبعوث فرموده و جانشینان آن پیامبران، علماء ربانی هستندکه ادامه دهنده راه آنان می باشند.اولین پیامبر حضرت آدم ابو البشر و آخرین پیامبران، حضرت محمد بن عبدالله صلوات الله علیهم اجمعین هستند.کتاب آسمانی حضرت محمد(ص)قرآن مجید است که بدون کم و زیاد اینک باقی است.آنچه می تواند حیات انسان را در این جهان هستی، دارای فلسفه وهدف قابل قبول نمایددین به همین معنی است.یعنی با توجه به همه ابعاد مربوط به موجودیت انسانی و تفکراتی که تا کنون درباره فلسفه و هدف زندگی او ثبت شده ،هیچ متفکر و مکتبی بدون پیدا کردن پاسخ معقول و قانع کننده ای برای چهار مسئله زیر ، توانایی تعین و شناخت هدف و فلسفه معقول و قانع کننده برای زندگی را نخواهی داشت:-ارتباط انسان با خویشتن – ارتباط انسان با خدا – ارتباط انسان با جهان هستی – ارتباط انسان با همنوع خود.در تعریف مورد قبول ما از دین، پاسخ معقول به چگونگی این چهار ارتباط ،ملحوظ شده و هدف وفلسفه زندگی انسانها، بطور قانع کننده ای تبیین گشته است.