تبليغات اينترنتي
مروری بر آثار کامران دیبا

بیو گرافی :

کامران دیبا در سال1937 متولد شد.فارغ التحصیل رشته معماریدانشگاه هاروارد واشنگتن در سال 1969 می باشد.

کامران دیبا در معماری معاصر ایران نامی آشنا و معتبر است. آثار او در ایران و تهران پرشمار نیستند، اما حضوری بارزو چشمگیر داشته و دارند :

موزه هنرهای معاصر ، فرهنگسرای نیاوران ، پارک شفق یا به گفته خود او پارک یوسف آباد ، برخی بناهای دانشگاه جندی شاپور ، شهر جدید شوشتر و ... که در یک دوره 12 ساله ( از سال 1345 تا 1357 ) طراحی و اجرا شده اند. او در مدت اقامتش درایران به عنوان معمار ، مدرس دانشگاه ، نقاش و سازمانده برنامه های اجتماعی فعالیت داشت. علاقه واقعی او به گفته خودش طراحی شهری بود و تنها در سالهای آخر کارحرفه ایش در ایران ، پس از جستجوهای بسیار شانس با او یاری کرد و امکان طراحی شهرک شوشتر نو را یافت که برنده جایزه معماری آقاخان شد و در نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی قرن بیستم ، که به مناسبت فرارسیدن سال 2000 در لوس آنجلس بر گزار شد ، به عنوان طرح برگزیده در مجموعه آثار معماری و شهرسازی جهان به نمایش گذاشته شد.

پیش از پرداختن به نقد آثار کامران دیبا ، که از زمره برجسته ترین نمایندگان معماری معاصر ایران است ، به برخی از وجوه کار حرفه ای او می پردازیم که بر اساس گفتگو با او بررسی مطالب منتشره درباره کارهایش تنظیم شده است.

گرایشهای فکری و نظری:

کارهای دیبا دردوره 12 ساله فعالیتش در ایران نمایانگر علاقه خاص او به وجوه اجتماعی معماری یا به تعبیر خود او « معماری انسانی » است. منظور او از معماری انسانی کار متعهد و سودمند برای جامعه و مردم بود. علاقه بسیار او به طراحی شهری ، شهرسازی و باغسازی نیز از همین گرایش فکری سرچشمه گرفته است. در واقع ، او تمایلی به طراحی بناهای خصوصی نداشت (تنها کار خصوصی او طراحی منزل شخصی دوستش پرویز تناولی پیکره ساز بود) و تمامی توجه اش به طراحی ساختمانهای عمومی و فرهنگی عام المنفعه و مسکن انبوه معطوف بود که در اغلب آنها نقش ایده ساز و برنامه ریز را هم بازی می کرد.

خود او می گوید : « دلم نمی خواست برای طبقات بالا ویلا طراحی کنم. در آن هنگام اعتقاد داشتم که معماری ، به خصوص در ایران ، عملا فقط در خدمت طبقه بورژوا و دولتمندان جامعه است و از طریق شهرسازی بهتر می توان در جهت برآوردن نیازهای جامعه گام برداشت. به همین دلیل بود که پس از اتمام تحصیل در رشته معماری ، فوق لیسانس جامعه شناسی گرفتم و در طراحی شهرک کلمبیا ( بین واشنگتن و بالتیمور ) مشارکت کردم. کارم را در ایران با تاسیس دفتری با عنوان « موسسه شهرسازی و تهیه طرحهای اجتماعی » آغاز کردم که خیلی ها در ابتدا فکر می کردند یک موسسه دولتی است. اما خیلی زود فهمیدم که دست یافتن به پروژه های مورد علاقه ام چندان آسان نیست.»

ایران در مرز میانه گرایش های شدید مذهبی و باورهای تاریخی و فرهنگی و آیینی از یک سو ، و مختصات نظم پذیری و بریدن از هستی شناسی به شیوه کهن و روی آوردن به معرفت شناسی از طریق عقل محوری خود بنیان ابزار ساز جهان مدرن از سویی دیگر ، قرار گرفته است که در آن حتی بازگشت مجدد به اسطوره ها و مناسک آیینی از دیدگاه عقلی و کاربردی صورت می گیرد و از ابعاد ایمانی و اعتقادی تهی است. اینک جهان غیر غربی به علت فاصله شدید از تولیدات فکری و مادی جهان غرب ، ودر عین حال وابستگی گریز ناپذیر به آنها ، چاره ای ندارد جز یافتن راه حلی که بتواند به صورتی فراگیر ، تمامی جنبه های دخیل در آنچه را که خواسته یا ناخواسته معروض سیطره آن قرار گرفته است ، در بر گیرد تا بدین طریق امکان ارتباط با جهان خارج از خود را داشته باشد. از طرف دیگر جهان غرب نیز در خلا معنایی حاضر ، گریزی جز شناخت فرهنگ های دیگر کشورهای جهان و ارتباط با آنها به منظور ادامه حیات خود نمی یابد.

حساسیتهای اجتماعی و علاقه دیبا به شهرسازی در اولین پروژه های او آشکار است. اولین کار او در ایران طراحی یک پارک عمومی به مساحت چند هزار متر مربع در محوطه انباشت زباله در یک محله ، در زمانی بود که پارکهای شهری چندین هکتاری در شهرها و به خصوص تهران ساخته می شد.پس از آن یک اردوگاه تابستانی برای کودکان پرورشگاهی در شهسوار طراحی کرد. در این طرح کوشید باتوجه معماری محلی ، دهکده ای نمونه برای شهرهای شمالی بسازد و برای اولین بار از سفالهای روستایی شمال استفاده کرد که در آن هنگام به طور دستی  و کاملا شکننده ساخته می شد ومهندسان آن را نامطمئن و سطح پایین تلقی می کردند. پارک شفق هم به نحوی طراحی شده است که همه خیابانهای اطراف به آن منتهی می شوند و از آن می گذرند. با این تمهید پارک در زندگی محلی ادغام شده است. در عین حال ، در این پروژه دیبا برای اولین بار فکر فرهنگسرا و احداث مرکزی برای خدمات اجتماعی در سطح محله را ابداع کرد. او کانون پرورش فکری را تشویق کرد تا یک واحد کتابخانه کودکان و یک کارگاه نقاشی در آنجا دایر کند. دیبا در این طرح با لجاجت یک ساختمان کم ارزش قدیمی را هم برای تقویت پیوند پارک با گذشته حفظ و آن را به محل نمایش و فعالیتهای اجتماعی در سطح محله تبدیل کرد. او کوشید با احداث سالن نمایش و کتابخانه بزرگسالان پارک را به مرکز محله و تجمع مردم بدل کند.

در دانشگاه جندی شاپور ، دیبا با تبعیت از گرایش خود به طراحی شهری و شهرسازی بسیار مایل بود طرح جامع دانشگاه را تهیه کند تا بتواند مجموعه سازی دلخواهش را انجام دهد ، ولی ریاست وقت دانشگاه ، که در آن واحد از چند مهندس مشاور مختلف استفاده می کرد ، تمایلی به درگیری با معمار طرح جامع نداشت و پروژه های منفرد را به دفتر او ارجاع کرد. دیبا می گوید: « بعد از فکر زیاد طرح یک تاکتیک جنگی را برای تهیه یک طرح جامع پنهان ریختم. سه پایگاه دور از هم در نظر گرفتم تا بتوانم فاصله میان آنها را هم در وسعت یک طرح جامع برنامه ریزی کنم. اولین پایگاه طرح سالن سرپوشیده ورزشی بود که بعدا گسترش پیدا کرد. طرح دوم مربوط به سالن ناهارخوری دانشجویی بود که در آن نمازخانه ای در نظر گرفتم و بعدا آن را جدا کردم و به عنوان مسجد دانشگاه درفضای باز مقابل ناهارخوری جای دادم. همه ساختمانهای این مجموعه در واقع یک وسیله پیاده راهسازی اند.»

دیبا در سایر کارهایش نیز در پی ایجاد انواع مراکز فرهنگی و تفریحی از جمله کتابخانه ، گالری ، سالن نمایش و رستوران به شکل مجتمعهای فعالیتی بود که به شکل گویایی در فرهنگسرای نیاوران پیاده شده است.

ظاهرا همین گرایشها علاوه بر جنبه های زیبایی شناسی سنتهای معماری شهرسازی ایرانی ، علاقه و احترام به این سنتها را در او بر می انگیخت ، اما بر خلاف حسن فتحی که در مقابل گرایشهای مدرن معماری ایستاد ، دیبا با قبول مدرنیسم و تجدد ، به جستجوی سنت گرایی رئالیستی یا واقع گرا برآمد. مجله لوتوس در بررسی شهرشوشتر نوشته است: این تصویری است از یک شهر ایرانی که هم کهن است و هم نوین ، هم برخوردار از فرهنگ بومی و محلی است و هم فرهنگ جهانی.

دیبا با الگو برداری از مدلهای زندگی بورژوازی غرب برای جامعه ایرانی مخالف بود و می کوشید پیوندی میان مدرنیسم و سنتهای ایرانی برقرار کند. او در کتاب معماری اسلامی چیست؟ دیدگاه خود را در این زمینه توضیح میدهد. به اعتقاد او معماری و شهرسازی نیویورک و هنگ کنگ نمی توانستند و نمی توانند الگوی معماری و شهرسازی ایرانی قرار گیرند ، چرا که وسعت زمین ، مناسبات اجتماعی و رابطه ایرانی با خاک و آسمان چنین الگو برداریهایی را بر نمی تابد.

بر اساس همین اعتقاد بود که وقتی توجه به برج سازی به عنوان نماد ترقی و پیشرفت برای شبیه کردن پایتخت ایران به پایتختهای اروپایی مورد توجه مسئولان و مقامات وقت قرار گرفت ، دیبا از شخصیت بین المللی سرشناس ، فرد روچ ، طراح سازنده ( Developer ) شهرک میلتون کنیز انگلستان _ ماتیوز انگرز ، معمار مشهور آلمانی _ مدیر عامل شرکت روزولت آیلند ، منهتن نیویورک _ و پیتر بلیک منقد معماری امریکایی ، دعوت کرد تا از فعالیتهای مسکن و شهرسازی ایران بازدید کنند و نتایج این بازدیدها را در جلسه ای ارائه دهند تا در سیاستگذاری مسکن مورد توجه مسئولان وقت قرار گیرد ، اما این تلاش او با شکست مواجه شد. پس از آن دیبا تلاش خود را بر طراحی شهرک شوشتر نو ، به عنوان الگوی مناسب سکونت و شهرنشینی ایرانی متمرکز ساخت.

مقابله او با جریان نیرومند تخریب بافت اطراف حرم مطهر حضرت رضا (ع) نیز با همین هدف صورت گرفت. او که سخت به حفظ محلات قدیمی و نه فقط بناهای منفرد معماری ایرانی ، علاقه مند بود ، با جلب حمایت دفتر مخصوص ملکه و پشتیبانی دانشگاه تهران توانست چند بار این تخریب را به تاخیر بیاندازد ، اما پهلوی دوم که در آن زمان متولی حرم مطهر بود خواست که با توجه به مخالفتهای موجود از سه مهندس نظر خواهی شود. دیبا می گوید: « در آخرین جلسه با حضور مهندس محسن فروغی ، علی صادق و وزیر دربار به من گفته شد که بهتر است با این کار موافقت کنم و به این ترتیب من در مقابل ولیان ، استاندار وقت خراسان و اسداله علم ، وزیر دربار ، قرار گرفتم. فروغی با شرط حفظ چندساختمان قدیمی با تخریب بافت اطراف حرم موافقت کرد. من به چند دلیل سخت مخالف این کار بودم. بحثم این بود که: اولا ، ساختمان حرم و صحنهای آن درونگرا و فاقد نمای خارجی هستند ، ثانیا ، کاروانسراها و بازار اطراف حرم زندگی شهری را در حرم ادغام کرده اند و جدا کردن این دو نه از نظر معماری و شهرسازی و نه از نظر اجتماعی به صلاح نیست و ثالثا ، جابه جایی کسبه و قطع جریان امرار معاش آنان عملی نادرست است. اما سرانجام مغلوب شدم و فقط توانستم از توافق و امضای صورتجلسه خودداری کنم. می دانید من نه مسئول طرح جامع مشهد بودم و نه در این زمینه منفعتی داشتم ، اما این کارها را از جمله وظایف اجتماعی معماران می دانستم و به همین دلیل از امکانات شخصی و خانوادگی ام برای پیشبرد هدفها و اعتقادات حرفه ای که برایم بسیار ارزشمند بود استفاده می کردم. »

باغسازی:

در زمانی که تهیه طرح پارک یوسف آباد به دفتر دیبا ابلاغ شد و او دریافت تخصصهای گوناگون حرفه ای در ایران کمیاب است ، ناگزیر شد خود نقش معمار باغساز را هم ایفا کند. پارک یوسف آباد نخستین کار او در این زمینه بود که به خوبی از عهده آن برآمد.پارک شفق نخستین پارکی است که به صورت یک باغ عمومی در تداوم حرکت خیابانهای محله طراحی شده است. طرحهای دیگر باغسازی دیبا عبارتند از : بازسازی و توسعه باغ فرهنگسرای نیاوران و دفتر اداری در شمال باغ ، محوطه سازی غرب دانشگاه جندی شاپور ، طراحی فضای سبز ، محوطه سازی و طراحی میدانهای شهرک شوشتر که امکان اتمام آن را نیافت.

    یکی دیگر از کارهای دیبا دراین زمینه طراحی فضا و محوطه سازی ضلع غربی پارک لاله ، یعنی در واقع محوطه شمال موزه تا موزه فرش است. او با ایجاد دروازه و تعیین محل استقرار کیوسک هایی برای جلب توجه جمعیت در شمال موزه ، یک محور جدید برای پارک گشود. دیبا می گوید: « در این طرح با رضا مجد ، شریک دفتر فرمانفرماییان ، که مسئول نظارت و اجرای موزه فرش بود ، در مورد ورود اتومبیل به محوطه پارک اختلاف نظر پیدا کردم ، اما بالاخره طرح خودم را تحمیل کردم. رضا مجد به من گفت که زورگویی می کنم. به شوخی پاسخ دادم تا به حال شما به دیگران زور گفته اید ، یک بار هم زور بشنوید ، چه می شود! در این طرح با یک سری فواره و یک دیوار ، ورودی بدیعی میان پارک و خیابان شهر ایجاد شد که سادگی و صراحت خاصی داشت. یکی از عناصر جالب این طرح یک نمازخانه است که به قول یکی از معماران عرب خالصترین و ساده ترین فرم مسجد است. فکر ایجاد این نمازخانه وقتی به ذهنم خطور کرد که دیدم کارگران ساختمان موزه و برخی از رهگذران در این محوطه نماز می گزارند ، اما در جهت غلط. از روحانی یکی از مساجد محل خواستیم جهت قبله را تعیین کند. وقتی جهت درست تعیین شد به این فکر افتادم که ایجاد فضای خلوت ، دور از هیاهوی خیابان برای نمازگزاران جالب و مفید باشد. »

به تعبیری می توان گفت دیبا پایه گذار باغسازی در دوره معاصر در ایران محسوب می شود و نکته جالب درکار باغسازی او توجه خاص به مسئله کم آبی و مشکلات نگهداری فضای سبز در اقلیم ایران است.

فعالیتهای هنری:

کامران دیبا که علاوه بر معماری نقاشی هم می کرد ، طی دوران فعالیت خود در ایران نقشی موثر در فعالیتهای جمعی هنری در آن دوره بازی کرد که با طراحی و برنامه ریزی فعالیت موزه هنرهای معاصر تکمیل و ماندگار شد.

او در ابتدای فعالیت خود در ایران ضمن گردآوردن هنرمندان رشته های هنرهای تجسمی در یک کانون هنری دو نمایش بدیع در ایران ترتیب داد. در نخستین نمایش تحت عنوان « آب باز زبردست » از نقاشی ، حجم سازی و صدا استفاده شده بود. گفتار نمایش به صورت شعر نو توسط خود دیبا نوشته شده بود. پرویز تناولی ویک گوینده زن آن را اجرا کردند و به صورت مستمر در هنگام نمایش پخش می شد.

صحنه نمایش عبارت بود از مجموعه ای متشکل از جعبه های بزرگ سه بعدی که روی آنها پیکری در مقیاس واقعی توسط دیبا نقاشی شده بود. پیل آرام خطاطی شعارهای نوشته روی جعبه ها را هم انجام داده بود. نمایش دیگر با همکاری احمد عالی ( عکاس ) اجرا شد. برخی از هنرمندانی که دیبا با آنان همکاری و دوستی نزدیک داشت عبارت بودند از پرویز تناولی ( مجسمه ساز )، حسین زنده رودی ( نقاش )، کارل اشلمینگر ( طراح و مجسمه ساز )، پرویز اسلامپور ( شاعر )، حاجی زاده ( نقاش ) و احمد عالی ( عکاس ).

دیبا علاوه بر این فعالیتها از آثار هنری حجمی در طراحی فضاهای شهری و محوطه سازی و باغسازی خود استفاده فراوان کرده است. برای نخستین کار بزرگ خود ، یعنی پارک شفق ، سه پیکره و برای فرهنگسرای نیاوران سه پیکره دیگر به پرویز تناولی سفارش داد. مدل پیکره ها همه افراد معمولی بودند که بر حسب اتفاق در این فضا وقت می گذراندند. این پیکره ها بسیار مورد استقبال عموم قرار گرفتند و عکاسانی با گرفتن تصویر مردم در کنار آنها یا دست به گردن آنها امرار معاش می کردند. در محوطه موزه هنرهای معاصر آثار هنری دیگری از کارل اشلمینگر و هنرمندان دیگر نصب شده است.

دیبا بعدها در موزه هنرهای معاصر ایران توانست فرصتی برای ارضای گرایشهای عمیق هنری خود بیابد. او که خود در واقع برنامه ریز و ایده ساز این پروژه بود ، در خرید و تهیه مجموعه هنری ایرانی و بین المللی موزه و سازماندهی اداری آن نقش فعالی ایفا کرد.

در هنگام طراحی موزه ، دیبا که با سه دانشجو کار می کرد با نادر اردلان ، همکار دفتر فرمانفرما ، آشنا شد و از او دعوت کرد که در اوقات فراغتش در طراحی اولیه موزه با او همکاری کند. امکانات مالی پروژه به قدری محدود بود که دیبا می گوید: « به اردلان پیشنهاد کردم به جای بخشی از دستمزدش در رستوران زیر دفترم به حساب من مجانی تا مبلغ حق الزحمه غذا صرف کند ، چون طراحی موزه باید بسیار با قناعت و با توجه به بودجه ناچیز آن صورت می گرفت. ما حتی برای سفر و بازدید از موزه های خارجی یا مصاحبه با موزه داران و کارشناسان خارجی هم نمی توانستیم خرجی کنیم. ناچار باید به مشاهدات گذشته خودم در خارج از کشور متکی می شدم. به هر حال طرح موزه ، بزرگداشتی از کار معماران مهم قرن ، کوربوزیه ، لویی کان و فرانک لویدرایت و متاثراز آثار خورخه لویی سرت است و همچنین متاثر از طرح پشت بام های شهرهای کویری ایران. در واقع باید بگویم این طرح تلفیقی از ایده های معماری سنتی به روشهای معماری مدرن است. متاسفانه طرح پس از اتمام طراحی اولیه چند سالی خاک خورد تا بعد در دفتر جدیدم ، با تیم جدیدی کار را از سر گرفتم. دفتر مخصوص به من پیشنهاد کرد که طرح را به مهندس محسن فروغی نشان دهم. این کار را با بی میلی کردم ، اما در این ملاقات متوجه اشتباهی در سازماندهی کاربری فضاهای نمایشگاه شدم و آن را ترمیم کردم. در طراحی نهایی مهندس میجر انگلیسی سهم زیادی داشت و مهندس گریگوریان مهندس سازه این طرح بود. »

اجرای طرح موزه هنرهای معاصر نقطه عطفی در معماری معاصر ایران محسوب می شود. اجرای آن 9 سال طول کشید و دیبا به دلیل علاقه وافر به این طرح که آن را چون کودک خود می دانست علاقه مند بود مدیریت پیشرفته ای برای آن سازماندهی شود بنابراین پافشاری کرد که برای موزه مدیری متخصص و با تجربه از خارج استخدام شود تا مثل موزه های دیگر دستخوش ندانم کاری نشود و از فعالیت باز نایستد ، اما این کار به دلیل فرصت کم برای سفربه خارج و مصاحبه با افراد مناسب صورت نگرفت و قرار شد خود او موزه را بر اساس استانداردهای غربی ، مجهز و افتتاح کند. دیبا برای مدتی متجاوز از دو سال انجام این ماموریت را بدون حقوق قبول کرد. در ساعات طولانی کار در این دوران ( 9 صبح تا 10 شب ) که اوقات خود را بین دفتر معماری و موزه تقسیم کرده بود ، یک بخش معماری  در موزه تشکیل داد و به جمع آوری اسناد آثار معماران ایرانی و خارجی پرداخت. پس از افتتاح موزه ، دو نمایشگاه از این آثار ترتیب داده شد که عبارت بودند از: معماری صنعتی اصفهان و آثار هوشنگ سیحون.

سالهای پایانی کار در ایران:

دیبا در چند سال پایان کار در ایران دفتر خود را با شرکت مهندسی زاک ادغام کرد و به عنوان مدیرعامل مهندسان مشاور داض به فعالیت معماری و شهرسازی خود ادامه داد. اعضای این شرکت عبارت بودند از: کامران دیبا ، امیر رضوانی ، صادقی ، کاشانی جو و رضا قلی زاده.

یکی از طرحهای مهم او در این شرکت که با ایده های شهرسازی طراحی شده ، مرکز اداری شهر اصفهان با الهام از بافت سنتی درونگراست. فضای داخلی آن همانند صحنه های مساجد و گذرگاه های سرپوشیده بازار ، و اساسا مختص پیاده است. دیبا در کتاب ساختمانها و طرح های دیبا که در سال 1981 در آلمان چاپ شد گفته است: « ما می خواستیم اداره های دولتی را با کاربری های خصوصی در کنار هم قرار دهیم تا تاثیر فضاهای دولتی که در فرهنگهای پدر سالار محیط های خشک و بی روح می سازند ، تخفیف پیدا کند. » او می گوید: « یکی دیگر از نکات مهم این مجموعه این است که نمای خارجی آن همچون معماری ایرانی اهمیت چندانی ندارد. پیشنهاد کردیم در اطراف بنا گندم کاری صورت گیرد تا حال و هوای رمانتیک پیدا کند. »

 آخرین کار دیبا در سالهای اقامت در ایران طرح شهرک شوشتر نو بود که سرانجام دیبا را به آرزوی دیرین طراحی شهری و شهرسازی رساند و او توانست در آن ایده های شهرسازی خود را ، که جسته و گریخته در طرح های معماری اش نمود کرده بود ، به اجرا در آورد. به اصرار دیبا محل احداث شهرک شوشتر نو از وسط صحرا به مجاورت شوشتر منتقل شد ، چرا که می خواست شهرک نو به نوعی ادامه و گسترش شهر موجود باشد. برای طراحی این شهرک گروه بزرگی را سازمان داد و بر تمام جزئیات ، از جمله نامگذاری معابر از قبیل شیرین و فرهاد و بلوار وصال ، مداخله کرد.

متاسفانه دیبا فرصت نیافت طرح شهرک را همانطور که می خواست به اتمام برساند چرا که معتقد بود در کشورهای در حال رشد ، نقش معمار با تحویل ساختمان به اتمام نمی رسد و گاه روش استفاده از ساختمان هم ممکن است محتاج مداخله مستقیم معمار سازنده باشد. متاسفانه هم اینک این شهرک ، که جایزه آقا خان را به خود اختصاص داده است ودر نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی شاخص قرن در سال 2000 به نمایش درآمده است ، دستخوش بی توجهی و تخریب قرار گرفته است.

فعالیتهای دیبا در سالهای پس از انقلاب:

در سالهای اقامت اجباری در خارج ایران ، دیبا در ابتدا معماری را کنار گذاشت. خود او می گوید: « در پاسخ یکی از دوستانم درباره دلیل این کار گفتم: معماری برای من در چارچوب کشور وسیع ، متنوع ، زیبا و با فرهنگ غنی و آشنای خودم معنا داشت ، همچون یک تعهد و وظیفه  در قبال وطنم. در دنیای غرب فقدان این تعهد و احساس انگیزه هایم را از بین برد. »

به قول خودش در طی این سالها « کارهای خرد و ریز معماری انجام داده » و « مدتی کوتاه نیز در آمریکا به ساخت و ساز » پرداخته است ، ولی تازگی ها به طور جدی مشغول کارمعماری شده که به گفته او « فاقد محتوای اجتماعی و فقط کار معماری در چارچوب ارضای خاطر خود و خواست صاحبکاران » است.

به همت دانشجویان درس مبانی نظری معماری

سه شنبه ششم 5 1394 6:27
(0) نظر
برچسب ها :

این روزها زندگیم شده دنیای مجازی

خوشبختی خالی

 لبخند خیالی

در این دنیا

نگرشی بلند به افقعای دور دست  دارم

اما محال و باورنشدنی

سرآغاز موفقیتی با امید

ولی با درازایی نچندان

گرفتارم به دام خودخواهی های دیگران

این جهان زندان است ومن زندانی آن

میگن حفره کن خودرا وارهان از این زندان

که اینان آدمیتشان ظاهریست نهفته به زیر زبان.....

                                                                                 Siya

شنبه سوم 5 1394 15:20
(0) نظر
برچسب ها :
صفحه نخست پست الکترونیک وبلاگ تبیان
نوشته های پیشین
هفته اول آبان 1395 هفته چهارم مهر 1395 هفته سوم مهر 1395 هفته دوم مهر 1395 هفته اول مهر 1395 هفته چهارم شهریور 1395 هفته سوم شهریور 1395 هفته دوم شهریور 1395 هفته اول شهریور 1395 هفته چهارم مرداد 1395 هفته سوم مرداد 1395 هفته دوم مرداد 1395 هفته اول مرداد 1395 هفته چهارم تیر 1395 هفته سوم تیر 1395 هفته دوم تیر 1395 هفته اول تیر 1395 هفته چهارم خرداد 1395 هفته سوم خرداد 1395 هفته دوم خرداد 1395 هفته اول خرداد 1395 هفته چهارم اردیبهشت 1395 هفته سوم اردیبهشت 1395 هفته دوم اردیبهشت 1395 هفته اول اردیبهشت 1395 هفته چهارم فروردین 1395 هفته سوم فروردین 1395 هفته دوم فروردین 1395 هفته اول فروردین 1395 هفته سوم اسفند 1394 هفته دوم اسفند 1394 هفته اول اسفند 1394 هفته چهارم بهمن 1394 هفته سوم بهمن 1394 هفته دوم بهمن 1394 هفته اول بهمن 1394 هفته چهارم دی 1394 هفته سوم دی 1394 هفته دوم دی 1394 هفته اول دی 1394 هفته چهارم آذر 1394 هفته دوم آذر 1394 هفته اول آذر 1394 هفته سوم آبان 1394 هفته دوم آبان 1394 هفته اول آبان 1394 هفته چهارم مهر 1394 هفته سوم مهر 1394 هفته دوم مهر 1394 هفته اول مهر 1394 هفته چهارم شهریور 1394 هفته دوم شهریور 1394 هفته اول شهریور 1394 هفته چهارم مرداد 1394 هفته سوم مرداد 1394 هفته دوم مرداد 1394 هفته اول مرداد 1394 هفته چهارم تیر 1394 هفته سوم تیر 1394 هفته دوم تیر 1394 هفته اول تیر 1394 هفته چهارم خرداد 1394 هفته سوم خرداد 1394 هفته دوم خرداد 1394 هفته اول خرداد 1394 هفته چهارم اردیبهشت 1394 هفته سوم اردیبهشت 1394 هفته دوم اردیبهشت 1394 هفته اول اردیبهشت 1394 هفته چهارم فروردین 1394 هفته سوم فروردین 1394 هفته دوم فروردین 1394 هفته اول فروردین 1394 هفته چهارم اسفند 1393 هفته سوم اسفند 1393 هفته دوم اسفند 1393 هفته سوم بهمن 1393 هفته اول بهمن 1393 هفته چهارم دی 1393 هفته سوم دی 1393 هفته دوم دی 1393 هفته چهارم آذر 1393 هفته سوم آذر 1393 هفته دوم آذر 1393 هفته اول آذر 1393 هفته چهارم آبان 1393 هفته دوم آبان 1393 هفته اول آبان 1393 هفته سوم مهر 1393 هفته اول مهر 1393 هفته چهارم شهریور 1393 هفته سوم شهریور 1393 هفته دوم شهریور 1393 هفته اول شهریور 1393 هفته اول مرداد 1393 هفته چهارم خرداد 1393 هفته دوم اردیبهشت 1393 هفته اول اردیبهشت 1393 هفته چهارم فروردین 1393 هفته سوم فروردین 1393 هفته دوم فروردین 1393 هفته اول فروردین 1393 هفته سوم اسفند 1392 هفته دوم اسفند 1392 هفته اول اسفند 1392 هفته چهارم بهمن 1392 هفته سوم بهمن 1392 هفته دوم بهمن 1392 هفته اول بهمن 1392 هفته چهارم دی 1392 هفته سوم دی 1392 هفته دوم دی 1392 هفته اول دی 1392 هفته سوم آذر 1392 هفته اول آذر 1392 هفته سوم آبان 1392 هفته دوم آبان 1392 هفته اول مهر 1392 هفته دوم شهریور 1392 هفته اول شهریور 1392 هفته دوم مرداد 1392 هفته اول مرداد 1392 هفته چهارم تیر 1392 هفته سوم خرداد 1392 هفته دوم خرداد 1392 هفته اول خرداد 1392 هفته سوم اردیبهشت 1392 هفته دوم اردیبهشت 1392 هفته دوم فروردین 1392 هفته اول فروردین 1392 هفته دوم اسفند 1391 هفته اول اسفند 1391 هفته چهارم بهمن 1391 هفته اول مهر 1391 هفته اول شهریور 1391 هفته دوم خرداد 1391 هفته اول اردیبهشت 1391 هفته سوم فروردین 1391 هفته دوم اسفند 1390 هفته اول اسفند 1390 هفته چهارم بهمن 1390 هفته اول بهمن 1390 هفته سوم دی 1390 هفته سوم آبان 1390 هفته اول مرداد 1388 هفته اول شهریور 1383
موضوعات
بدون موضوع (878)
صفحه ها
فیدها
لیست تبلیغات اینترنتی لیست کلمات کلیدی تبلیغات اینترنتی تازه ترین نیازمندیهای روز ایران
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 410281
تعداد نوشته ها : 878
تعداد نظرات : 0
X